۱۳۸۹ تیر ۵, شنبه

دست کی رو ببوسم امروز...؟ به کی بگم روزت مبارک بابا...؟

امروز روزه پدره و امسال اولین سالیه که من بی پدرم....! دست کی رو ببوسم امسال...؟ به کی بگم روزت مبارک بابا...؟ به همه شماها که بابا دارین حسودیم میشه...! از همه شماها که بابا دارین اما قدرش رو نمیدونین بدم میاد...! منم بابا داشتم اما قدرش رو ندونستم...همینجاها بود که نوشتم : تو به ما نون دادی بابا...! فقط نون دادی...! ستاره به اسمون بود سوار موتورت مِشُدی مِرَفتی سر کار ! شبا هم با رفیقات مِرَفتی کوسنگی عرق خوری تا نصفه شب !


اینارو وقتی زنده بودی نوشتم بابا.....بابا جان گه خوردم که نوشتم .... غلط کردم که نوشتم ... ! کاش بودی و هر روز میزدی توی گوشم بابا.....کاش بودی و همون نون رو هم نمیدادی اما بودی بابا...! کاش بودی و هر شب تا دیر وقت مرفتی عرق خوری ....کاش نمیمردی بابا...کاش من زودتر میمردم بابا جان...!


...........................................................................................................


( خوبه ادم یه جا داشته باشه که تنها باشه...که کسی بالای سرش نباشه که هق هق گریه هاشو ببینه ... که هر چی دلش میخواد اشک بریزه...! )




۷ نظر:

  1. هی شاتوت جان... اگه اینو نمیخوندم همچنان فکر میکردم از دست دادن پدر فقط برای یه دختر بچه هیفده ساله میتونه دشوار باشه و نمیتونستم باور کنم که جای خالی پدر حتی برای یه مرد به بزرگی تو هم ملموسه... من که حاضرم همه زندگیم رو بدم و در ازاش فقط یک بار دیگه پدرم رو ببینم و دستهاشو رو لمس کنم... دستای پدرم برخلاف دستای من که به دستای مادرم رفته، خیلی قشنگ بودن و دستای پدرم گرم بودن و گرم و گرم و بی طمع نوازش میکردن... پدرت باید آدم خوشبختی بوده باشه که تو دلتنگش میشی، با وجود دلخوریهای قدیمی که حالا رنگ باختن و البته تو خودت خوب میدونی که دلخوریها هم مثل دلتنگیها بخشی از زندگی هستن که نمیشه نباشن...
    همیشه پاینده باشی و سرافراز

    پاسخحذف
  2. خب نمیبایست طرز زندگی و آداب و اخلاق نسلهای قبل رو با معیارهای زمان حال سنجید

    پاسخحذف
  3. ما شانس نداریم شاتوت جان چون کوچیک بودیم پدر سالاری بود, داماد شدیم زن سالاری شد

    پاسخحذف
  4. حالا هم که بچه سالاریه, خدا آخر عاقبت ما رو بخیر کنه!
    فکر کنم تا بخواهیم بمیریم مرده ها رو هم بسوزونن!

    پاسخحذف
  5. خدا رحمتش کنه.
    اما من فکر میکنم بهرحال هر کسی یه روزی باید بره و چه بهتر وقتی میره جاخواب نشده باشه.
    من فکر میکنم ما آدما باید تا زنده‌ایم قدر همو بدونیم و وقتی مردن یه جورایی فراموششون کنیم.
    همیشه به پسرم میگم: پادشاها، پیامبرا، دانشمندا همه و همه مردن اما ما داریم زندگی میکنیم و تلاش میکنیم و عین خیالمونم نیست، پس اگه روزی من مردم خاطرت باشه که اونقدر ناراحت نشی که زندگیت مختل شه، الان که هستیم بذار لذت با هم بودن رو ببریم، وقتیم که رفتیم، رفتیم.

    پاسخحذف
  6. Masood jan, sorry Penglish mizanam,
    Dadash, In POstet adamo dele adamo atish mizane, kheyli ziba va taassof bar bood, va kheyli ziba mesle hamishe bayan kardi.
    zende bashi, roohe pedar ham shaad
    Hamid

    پاسخحذف

( مُو اَصَن تِوقُعی نِداشتُم که...! جنگ که تِموم رَفت موُیَم بَرگشتُم...! حالا بره مُو زوره که باتوم بُخُورُم... که بزنَن تو گوشُم...! اویَم کی...؟ چارتا بچه جنگ نِدیده...! سَهم ما هَمیه...؟ دَستِ شما درد نِکُنه...! )

Powered By Blogger