راستش یه چند وقته یه چیزی ذهنم رو مشغول کرده ...سعی میکنم ساده و مختصر بگم...! اقا اگه یه جایی دیدی یه عده دارن زندگی میکنن و از ابتدایی ترین حقوق خودشون محروم هستن...! هی چپ و راست داره بهشون ظلم میشه و حقشون خورده میشه...! به شعورشون و به شخصیتشون توهین میشه ...! اما خودشون راضی هستن و هی میگن خدارو شکر... هی میگن خدا بد از بدتر نیاره...! اینا نه تنها برای اینکه وضعشون بهتر بشه هیچکاری نمیکنن بلکه اگه کسی هم برای گرفتن حقشون کاری بکنه مورد لعن و نفرین قرارش میدن و هزار جور انگ بهش میزنن...! اینا خودشون با رضایت خم میشن تا روی پشتشون بار بذارن و بار میبرن و تا دوتا چوب میخورن میگن حقمون بود باید تند تر راه بریم ...و میگن باز خدا خیرش بده صاحب بار نشادر تو ماتحتمون نمیکنه...خدا خیرت بده اقای چوب بدست...خدا عمر با عزت بهت بده ...! حالا سوال من اینه که برای این جماعت باید چکار کرد...! اینا خودشون به این زندگی راضی هستن و اگه بخوای بار رو از رو پشتشون برداری دوتا جفت لگد هم میزنن توی تخمت ( یا اگه تخمی موجود نبود میزنه توی شکمت...!! )...! تکلیف چیه...؟ برای این جماعت باید زندون رفت...؟ باید کتک خورد...؟ باید شکنجه شد...؟ باید کشته شد...؟
..................................................................................................
والله بخدا هیچ قصدی ندارم از این نوشته ...چند وقته فکرم رو مشغول کرده...میدونم که متهم میشم بابت این چند خط اما به جهنم...!
ولی نمیشه هم به حال خودشون رهاشون کرد مسعود عزیز، خصوصا اگر وسط اونا پدر، برادر، و یا یکی از عزیزانت رو ببینی، نمیشه آقا،نمیشه
پاسخحذفگل گفتی !!!و دیر گفتی
پاسخحذفنه مسعود خان اصلا" نگران نباش چون همفکران تو بیشمارند.هر جماعتی مستحق همانهایی هستند که بر ایشان حکومت می کنند.
پاسخحذفآقای عزیز و سبز و مبارز شما که برای جنبش فعالیت می کنی، مگر به راه خود اعتقاد نداری؟ اگر به راه سبز خود ایمان داری که حتی اگر تک و تنها شدی نباید از راه بایستی مگر نشنیده ای که
پاسخحذفهرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما؟!
با سلام .من صد در صد با شما موافق هستم .دست شما درد نکنه.اما میدونی که این نوشته را خانمها هم میخونن ،پس بهتره به جای تخم از چیز دیگه استفاده کنی،نه از این جهت که زشته بلکه از این جهت که با این حرف تنها مردها را خطاب میکنی.
پاسخحذفدمت گرم! من هم تا زمانی که ایران نرفته بودم خیلی جوش می زدم ایران که رفتم دقیقا همین ها رو دیدم و به خودم گفتم. من هم متاسفم که اینها رو می گم.
پاسخحذفخب یکبار سرمون بدجوری کلاه رفته ( توی مایه های همون نشادر ) برای همین میترسیم!!
پاسخحذف